راي شعبه دیوان عالی کشور در خصوص عسر و حرج و طلاق
راي شعبه دیوان عالی کشور در خصوص عسر و حرج و طلاق
چکیده:
شتم به معنای توهین بوده و چنانچه مکرر و مداوم باشد بهنحویکه تحمل آن عادتاً برای زوجه دشوار باشد از مصادیق عسر و حرج است. بنابراین توهین ها و تحقیرهای مداوم زوج به زوجه و خانواده زوجه و توهین های رگباری زوج به زوجه در دادگاه ها و نزد عموم دوستانشان مبنی بر اینکه زوجه روانی میباشد و یا زوجه مشکل اخلاقی و یا رابطه نامشروع داشته و یا کلاهبردار خواندن زوجه و خانواده اش و جدا زندگی کردنشان در مدت طولانی ، همگی دال بر مشقت زندگی و سختی برای زوجه بوده و از دلایل عسر و حرج برای طلاق میباشد .
تاریخ رای نهایی: 1392/12/18
شماره رای نهایی: 9209970908200338
رای دیوان
هیأت شعبه _((( مطابق ماده 1130 قانون مدنی درصورتیکه دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد وی میتواند به دادگاه مراجعه و تقاضای طلاق کند تبصره الحاقی به این ماده عسر و حرج موضوع این ماده را تعریف نموده است و آن عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد ))) در این تبصره((( مواردی از عسر و حرج منجمله هر نوع سوء رفتار زوج منجمله ضرب و شتم را منصوصاً از مصادیق عسر و حرج معین کرده است ))) و در پایان این تبصره قانونگذار مجدداً توضیح داده که موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر مواردی که عسر و حرج زن در دادگاه احراز شود حکم طلاق صادر نماید((( با توجه به اینکه شتم در لغت به معنای توهین میباشد نظر به موارد ذیل عسر و حرج موردنظر قانونگذار در مانحنفیه وجود دارد. ))) با ملاحظه به لایحه تقدیمی از طرف زوج که با شماره 205- 3/3/89 ثبت دفتر لوایح شده است زوج به کرات همسر و خانواده وی را توهین نموده است که منصوصاً قانونگذار توهین بهاصطلاح قانون شتم را از مصادیق عسر و حرج دانسته است مثلاً در این لایحه ذکر نموده: . . . با نیرنگ و حیله اینجانب را تلکه نمایند همانطور که قبل از من نیز این کار را با کس دیگری کردهاند . . . ایشان برای رسیدن به هدف اصلی یعنی گرفتن مهریه و . . . فقط و فقط بهمنظور کاسبی کردن و پول درآوردن و خالی کردن جیب این و آن بوده است . . . تمامی این برنامهها برای این است که راحتتر از اینجانب طلاق بگیرند و دیگری را در دام فریب و نیرنگ قرار دهند و کاسبی را از نو شروع کنند . صفحه 72 پرونده «لایحهای که ظاهراً زوج تسلیم شعب تشخیص نموده است» با یقین کامل و صراحت تمام و خلوص نیت ایشان «یعنی زوجه» مبتلا به بیماری جنون آنی بوده من جای هیچگونه شک و تردید ندارم ایشان در روز عاشورای حسینی در محل زندگیام به علت عارضه جنون چنان حرکتی کرد که تمام همسایگان و مأمورین شاهد بودند در هنگامیکه این حالت به او دست میدهد چشمان او قاطی میشود و اگر کسی به چشم او نگاه کند میترسد و حرکتهای ناموزون و وحشیانه از خود بروز میدهد. او در ماه یک الی دو بار دچار جنون میشود هیچکس قادر به مهار او نیست جز پدرش. دادنامه شماره 480/89-2/4/89 صادره از شعبه 285 دادگاه خانواده تهران که دال بر عدم پرداخت نفقه از طرف زوج است. اوراق پرونده دلالت بر این دارد که زوجین بیش از سه سال است که جدا از هم زندگی میکنند. استشهادیه مضبوط در پرونده «صفحه 91 پرونده» که حدود 12 نفر شهادت دادهاند که ((( زوج همسرش را از خانه بیرون کرده است هرکجا توانسته به هر شعبه از دادگاهها. مبنی بر اینکه همسرش جنون دارد و رگباری از تهمت و ناسزا نثار همسرش نموده است بهعلاوه در این استشهادیه آمده: زوج فیلمی مونتاژ نموده حاکی از اینکه همسرش قبل از ازدواج با ایشان رابطه نامشروع داشته است یا مردهای دیگری داشته. ))) اظهارات ن.ل. کاسب بازار «صفحه 94 پرونده» که اظهار داشته داور زوج به پیش من و برادرم آمد و گفت این دو قادر به زندگی باهم نیستند و هر چه آشتی میدهیم دوباره دعوای آنها شروع میشود بنا بهمراتب مذکور همانطور که فوقاً اشاره شد عسر و حرج زوجه با توجه به ماده و تبصره مزبور محرز است و دلایل کافی بر ادعای زوجه وجود دارد ((( ادعای زوج به شرح مزبور مبنی بر جنون زوجه - کلاهبردار بودن زوجه و خانوادهاش و نسبت دادن حرکات ناموزون و وحشیانه به همسرش «زوجه» و . . . همگی برای زوجه سخت بوده و تحمل آن با مشقت همراه است ))) لذا مستنداً به ماده 1130 قانون مدنی و تبصره الحاقی به آن و مواد 370 و بند 2 و 5 و 371 و 401 قانون آیین دادرسی مدنی با نقض دادنامه پرونده به شعبه محترم دیگر از حوزه صادرکننده دادگاه رأی منقوض ارجاع میشود.
رئیس شعبه 30 دیوانعالی کشور ـ مستشار/پژوهشگاه قوه قضاییه
🔷️ علي عابدی وكيل پايه يک دادگستری